اگر چنگ در کام اژدر کنی
وگر چشم بر نوک خنجر کنی
بگیری اگر طعمه از پیش ببر
به شیر ژیان پنجه اندر کنی
بریزی ز خوناب دل ساغری
لب خود ز خوناب دل تر کنی
همه روزه درعشق چون آتشی
بسوزی و کار سمندر کنی
به افسون سیم و زر ناکسان
خیانت به خلق و به کشور کنی
به سیلی کنی چهر خواهر کبود
گذر بر مزار برادر کنی
چو شیرویه پهلو دری از پدر
و یا تف به رخسار مادر کنی
کنی هرچه گفتیم دشوار و سخت
وز این ها اگر هست بدتر کنی
از آن به که نامی ز دختر بری
و یا عشق از این دیو باور کنی
SCIENCE IS ART OF GOD...برچسب : نویسنده : applied-chemistry90a بازدید : 207